English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5849 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bill of divorce U طلاق نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
divorsement U طلاق یا مراسم طلاق
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
divorcing U طلاق
divorces U طلاق
divorce U طلاق
divorced U طلاق
divorced U طلاق دادن
divorces U طلاق دادن
to be divorced from U طلاق گرفتن از
voidable divorce U طلاق رجعی
irrevocable divorce U طلاق بائن
divorce granted at the a woman's request U طلاق خلع
divorcing U طلاق دادن
repudiation U طلاق شرعی
limited divorce U طلاق محدود
to get divorce U طلاق گرفتن
repudiating U طلاق دادن
repudiates U طلاق دادن
permanent divorce U طلاق بائن
repudiate U طلاق دادن
be granted a divorce by U طلاق گرفتن از
revocable divorce U طلاق رجعی
divorce U طلاق دادن
revocation of divorce U رجوع از طلاق
divorcees U زن طلاق گرفته
divorcee U زن طلاق گرفته
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
to get a divorce [from somebody] U طلاق گرفتن [از کسی]
apply for a divorce U تقاضای طلاق کردن
accolade U [آذینی روی طلاق، در و پنجره]
put away U مردود ساختن طلاق دادن
connivance U ی تواند زن خود را طلاق دهد
to put a way childish U رها کردن طلاق دادن
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
He has divorced his wife. U از زنش جدا شده ( او را طلاق داده است )
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
cruelty U عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
epistle U نامه
letters U نامه
letter U نامه
correspoundence U نامه ها
manifests U نامه
manifesting U نامه
manifest U نامه
carriers U نامه بر
breve U نامه
carrier U نامه بر
post boy U نامه بر
manifested U نامه
epistles U نامه
summons U ابلاغ نامه
summonses U ابلاغ نامه
open letter U نامه سر گشاده
summonsing U ابلاغ نامه
prospectus U اینده نامه
prospectus U اطلاع نامه
prospectuses U اینده نامه
prospectuses U اطلاع نامه
covering letter U نامه پوششی
open letters U نامه سر گشاده
protocols U پیوند نامه
certificates U تصدیق نامه
love letter U نامه عاشقانه
love letters U نامه عاشقانه
treaties U عهد نامه
bill of exception U اعتراض نامه
summonsed U ابلاغ نامه
protocol U پیوند نامه
Registered mail. U نامه سفارشی
herbal U گیاه نامه
testimonial U تصدیق نامه
acknowledgment U شهادت نامه
rental U اجاره نامه
testimonials U تصدیق نامه
missives U نامه رسمی
covering letter U نامه توضیحی
covering letters U نامه پوششی
covering letters U نامه توضیحی
treaties U موافقت نامه
letter U معرفی نامه
treaty U عهد نامه
treaty U موافقت نامه
letters U معرفی نامه
testimonial U گواهی نامه
bail bond U ضمانت نامه
bacchanalian song U ساقی نامه
missive U نامه رسمی
testimonials U گواهی نامه
word hoard U لغت نامه
letter no U نامه شماره 5
letter of a U اگاهی نامه
letter of a U اطلاع نامه
tenency agreement U اجاره نامه
letter of indemnity U ضمانت نامه
letter of indemnity U غرامت نامه
letter of introduction U معرفی نامه
letter of invitation U دعوت نامه
letter of recommendation U سفارش نامه
letter of recommendation U توصیه نامه
letter writer U نامه نگاری
letter missive U امر نامه
letter de chancellerie U نامه رسمی
the original letter U عین نامه
guaranty U ضمانت نامه
waybill U راه نامه
waybill U بار نامه
threnode U سوگ نامه
l/c U اعتبار نامه
threnod U سوگ نامه
threnddy U سوگ نامه
lease contract U اجاره نامه
leetter writing U نامه نگاری
leter of condolenee U تعزیت نامه
letter book U رونوشت نامه
letter writer U نامه نویس
letter writing U نامه نگاری
sylva U درخن نامه
marriage contract U عقد نامه
road book U راه نامه
memorandum of understanding U تفاهم نامه
registered letter U نامه سفارشی
recognizance U التزام نامه
recognizance U تعهد نامه
questionary U پرسش نامه
pursuivant U نامه رسان
packet boat U کشتی نامه بر
passionary U شهادت نامه
passionary U مصیبت نامه
marriage bed U عقد نامه
mailer U نامه رسان
statement of a claim U افهار نامه
swearing formula U سوگند نامه
swearing formula U قسم نامه
letters of administration U قیم نامه
letters of procurator U وکالت نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
swamped with letters U غرق نامه
letters patent U نامه سرگشوده
letters patent U نامه سرگشاده
surety bond U تضمین نامه
stemma U نسب نامه
light list U چراغ نامه
pigeongram U نامه کبوتر
bill of indicment U ادعا نامه
dictionary U لغت نامه
wordbook U واژه نامه
word book U واژه نامه
circular letter U نامه اداری
lexicon [dictionary] U واژه نامه
glossary U واژه نامه
collins U نامه پر سود
dictionary U واژه نامه
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concordat U موافقت نامه
certificate of incorporation U شرکت نامه
glossary U لغت نامه
lexicon [dictionary] U لغت نامه
bill of lading U بار نامه
bill of sale U بیع نامه
billet doux U نامه عاشقانه
by low U ایین نامه
byelaw U ایین نامه
bylaw U ایین نامه
bylaws U ایین نامه
wordbook U لغت نامه
word book U لغت نامه
corrigenda U غلط نامه
credential U استوار نامه
Did you carry (deliver) the letter ? U نامه را بردی یا نه ؟
storybook U داستان نامه
formulary U دستور نامه
gender tree U شجره نامه
genealogical tree U شجره نامه
genealogical tree U نسب نامه
log books U رخداد نامه
log book U رخداد نامه
written contract U پیمان نامه
Letter of recommendation. U توصیه نامه
escape chit U امان نامه
epistoler U نامه نویس
decameron U داستان نامه
deed of conveyance U صلح نامه
deed of endowment U وقف نامه
deed of gift U هبه نامه
Recent search history Forum search
1طلاق خلع بائن
1پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1what is Labbad
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1Leberschwellung
0بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
2هر کاری می کنم متن رو به فارسی ترجمه نمیکنه.
0google translatero emtehan kon hatman jawab mide. متوجه منظورتون نشدم. یعنی دیگه از برنامه شما استفاده نکنم و برم از گوگل ترانسلت استفاده کنم؟ اون که ترجمه هاش داغونه. لطفا راهنماییم کنید من برای پایا
1بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرس‌ها و حجره‌ها درمسجدـمدرسه‌های شاخص دوره‌ی قاجار در تهران
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com